تجربه عشق
واقعیتهایی متفاوت از عشق

 خودتان قضاوت کنید : به نظر من که واقعا خجالت داره

استاد عزت الله انتظامی در نامه ای تلاش هایش برای ثبت بنیاد فرهنگی و هنری و فریب خوردنش و چگونگی حضورش در وزارت کشور هنگام ثبت نام یکی از کاندیداها شرح داد.

 

متن کامل نامه به شرح ذیل است:

 

پروردگارا کمک کن بتوانم حرف دلم را بزنم...

برای مردم سرزمینم...

 

من عزت الله انتظامی هستم

شنبه 21 اردیبهشت ماه 1392 ساعت 3 بعدازظهر بود که از دفتر ریاست جمهوری به من اطلاع دادند « آماده باشید ماشین می آید دنبالتان». خوشحال شدم. ماه ها برای ثبت بنیاد دویده بودم. چند روز قبل از مراسمِ اعطا نشانِ درجه یک هنری در بهمن ماه 1391 (که به علت بیماری نتوانستم در مراسم شرکت کنم) ما چند هنرمند منتخب را به دفتر ریاست جمهوری ..... (ادامه را در ادامه مطلب بخوانید)

 

 



ادامه مطلب...
ارسال توسط فرزین

از چی بگم؟؟؟؟!!!!!

از این زمونه؟    از دلی که تکه تکه است؟    از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت؟

ایران براش شده صندوق تجارت؟     پس هنرمند وطن کجاست؟نیست؟

اون تو زیر زمین میخونه چون که مجاز نیست!!!

از چی بگم برات؟    انتظار داری چی از جیب من درآد؟

از چی بگم؟؟؟؟!!!!

از روزایی که خط خوردن توی تقویم؟     خبر میدن از یه اشتباه رو به تخریب؟

از چی بگم؟  از بچه های پایین شهر؟ که غذا واسه خوردن ندارن ماهی یه شب؟

یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین؟ که هستن توی صادرات کالای ساخت چین؟

از چی بگم؟؟؟؟!!!!

شاید قصه دوس داری؟  مثل قصه ی اون هم کلاسیهای روستایی؟

اگه قصه تلخه گناه واقعیت!    داستان نرگس و گلهای باغ میهن

که نشستن با صد چرا و افسوس که کاشکی یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم!

چراغ افتاد تو کلاس و گر گرفت   آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت

یه طفل معصوم با داد و فریاد       گفت زود بدوین سمت درب اما درب هم قفل بود

چشام خشک  شد یکم بهم اشک بده ایزد   این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟

کودکی مرد در راه کلاسی که         سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه

ولی قسم به خدا به روح تختی   که من بدون ترس میرم به سوی تقدیر




تاریخ: چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:یاس,احمدی نژاد,شعر,سوختگی دانش آموزان روستایی,,
ارسال توسط فرزین

روی سخن من با آقای احمدی نژاد رییس دولت هست

من میخوام همینجا از آقای احمدی نژاد اقتصاد دان بزرگ کشور و وزیر اقتصادشون بابت این 8 سالی که حسابی زحمت کشیدند و اقتصاد کشور رو پویا کردند تشکر کنم واقعا دستشون درد نکنه.ما که از خوشی داریم میمیریم. ماشاله انقدر کالا و اجناس ارزون هست و درآمدها بالا ،که نمیدونم با پولی که اضافه میاریم چکار کنیم. فک کنم تو دوره هیچ رییس جمهوری اینقدر جا برای پیشرفت کشور و جوانان نبود.الان دگه ما کلمه ای بنام بیکاری و تورم رو اصلا نمیشناسیم.الان ما با خیال راحت میتونیم زندگی تشکیل بدیم و ازدواج کنیم و بریم سر هرکاری که عشقمون بکشه و هر ماشینی هم که بخوایم بخریم (از بس که ماشین ها ارزونند تازه من میخوام دو تا بخرم).

خلاصه بازم تشکر از تمام وعده هایی که زمان انتخابات دادین.اما من ملتمسانه خواهشی از شما دارم . جناب دکتر احمدی نژاد ، اقتصاد دان برتر قرن،رییس دولت محبوب ما مردم که انقدر محبوبی که عکست تو خونه هر ایرانی ای پیدا میشه و هر روز داریم ذکر خیرت میکنیم و فاتحه برای امواتت میفرستیم خواهش میکنم ازت تو این 6 یا 7 ماهی که از دوران ریاستت باقی مونده تو رو به هرکی که میپرستی دگه هیچ طرح بزرگی اجرا نکن و اصلا دگه طرح نده چون ما دگه طاقت اینهمه خوشبختی و خوشحالی رو نداریم.بابت همینکارایی که کردی ممنون دستت درد نکنه. شما دگه بری استراحت کنی بهتره اصلا  یه پیشنهاد به نظر بنده حقیر شما برو ریاست اقتصادی اروپا رو بدست بگیر و اون بیچاره ها رو از این وضع نابسامان اقتصادی نجات بده.مطمئنا شما توانایی شو داری.فقط بعدش خدا به داد اروپایی ها برسه که ظرفیتشون کمه و از خوشی میمرن.

با تشکر از اسطوره ی سیاستمداران دنیا.بخدا یه دونه ای دکتر




تاریخ: یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:رییس دولت,احمدی نژاد,اقتصاد,,
ارسال توسط فرزین
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد